اگرتنهاترین تنها شوم بازهم خدا هست
اگرتنهاترین تنها شوم بازهم خدا هست
چه داروی تلخی است :وفاداری به خائن ، صداقت با دروغگو و مهربانی با سنگدل
نوشته شده در تاريخ سه شنبه 2 اسفند 1390برچسب:, توسط رحیم |
کجای این جنگل شب پنهون میشی خورشیدکم

 

 

پشت کدوم سد سکوت پر میکشی چکاوکم

چرا به من شک میکنی من که منم برای تو

لبریزم از عشق تو سرشارم از هوای تو

دست کدوم غزل بدم نبض دل عاشقم

پشت کدوم بهانه باز پنهون کنم هق هقمو

گریه نمیکنم نرو... آه نمیکشم بشین

حرف نمیزنم بمون... بغض نمیکنم ببین

سفر نکن خورشیدکم ترک نکن منو نرو

نبودنت مرگ منه راهی این سفر نشو

نذار که عشق من و تو اینجا به آخر برسه

بری تو و مرگ من از رفتن تو سر برسه

نوازشم کن و ببین عشق میریزه از صدام

صدام کن و ببین که باز غنچه میدن ترانه هام

اگر چه من به چشم تو کمم قدیمیم گمم

آتشفشان عشقم و دریای پر تلاتمم

گریه نمیکنم نرو. آه نمیکشم بشین

حرف نمیزنم بمون. بغصض نمیکنم ببین

 

( اگرچه من به چشم تو کمم قدیمی یم گمم      

    اتش فشان عشقمو دریای پر تلاطمم ) 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.