اگرتنهاترین تنها شوم بازهم خدا هست
اگرتنهاترین تنها شوم بازهم خدا هست
چه داروی تلخی است :وفاداری به خائن ، صداقت با دروغگو و مهربانی با سنگدل
نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 17 فروردين 1391برچسب:, توسط رحیم |

اکنون تو می روی٬٬

و من  دوباره می نویسم.

همیشه همین بوده است : نوشته ام که خالی شوم٬ اما پر شده ام٬٬

پر از بغض...پر از دغدغه..

و تهی بودم٬آنجا که باید اشباع می بودم...و نوشته ام  تا تهی تر  شوم.

اکنون تو می روی ٬٬

و لبریز می شوم..

و تو با لبخند زیبایی می گویی:

باید عادت کرد به جدایی ها!

و من فکر میکنم: هرگز نمی توانم!

 وانمود می کنم که آسان است٬

و لبخند تلخی می زنم.

آری اکنون و امروز می نویسم٬٬

حال که هر لحظه جدایی نزدیک می شود.

اکنون که تو هستی معشوق من٬

 

و من به پیشواز اشک ها  رفته ام...




نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.